Page 62 - نشریه سرا - سازمان نظام مهندسی ساختمان استان سمنان
P. 62

‫کتیبه‬
                                                                               ‫هنر‬

‫معرفی کنم و این عزیزان مقا ‌مهای متعددی را در جشنواره‌های مختلف‬              ‫	„مهنــدس فرزامــی راد‪ ،‬ضمــن عــرض ســام‬
‫به دست آوردند که بیان آن خود مستلزم نوشته دیگری است‪ .‬از سال‌ها‬
‫پیش به جمع‌آوری آموخت ‌ههای مکتب فرهنگ‌فر و نوت نویسی اجراهای‬                ‫لطفـاً مختصـری بـرای خواننـدگان مـا از مسـیر آغـاز‬
‫ماندگار استاد فرهنگ‌فر و شاگردان موفق ایشان پرداختم و در حال‬
‫حاضر بعد از چاپ کتاب نخست آموزش تنبک مکتب فرهنگ‌فر در سایه‬                                   ‫فعالی ‌تهــای هنــری خــود بفرماییــد‬
‫لطف استاد بزرگوارم آرش فرهنگ‌فر و زیر نظر ایشان مشغول نوشتار و‬
                                                                             ‫به نام خدا‪ ،‬سینا فرزامی راد هستم‪ .‬دانش آموخته رشته مهندسی‬
                     ‫تنظیم کتاب بعدی مکتب فرهن ‌گفر هستیم‪.‬‬                   ‫عمران و از اعضای سازمان نظام مهندسی ساختمان استان سمنان‪ .‬از‬
                                                                             ‫سال هفتاد و پنج بود که به کلاس تنبک استاد ابوالقاسم بختیاری رفتم‪،‬‬
‫	„میــان رشــته تحصیلــی و فعالیــت هنــری خــود‬                             ‫چهار سال بعد برای اولین بار روی صحنه رفتم و اجرا کردم‪ .‬آن روزها‬
                                                                             ‫این‌قدر فاصله آموزش تا اجرا کوتاه نبود من هم اهل هر اجرایی نبودم‪.‬‬
‫تضــاد یــا تقابلــی م ‌یبینیــد؟ چگونــه ایــن دو را کنــار‬                 ‫سال هشتادوچهار برای اولین بار در بخش تک‌نوازی تنبک جشنواره‬
                                                                             ‫موسیقی شرکت کردم‪ ،‬اینکه چگونه شد در فرصت این نوشته نیست‬
                               ‫هــم جمــع نمود ‌هایــد؟‬                      ‫اما دوم شدم و دو سال بعد اول و دیگر اجازه شرکت به من داده نشد‬
                                                                             ‫چون از سال هشتادوهفت در آموزشگاه صبا تدریس م ‌یکردم و ازنظر‬
‫بـه فعالیت‌هـای وابسـته بـه رشـته مهندسـی عمـران کـه نـگاه‬                   ‫جمعی درست نبود! از همان سال با کسب اجازه از استاد اولم به تهران‬
‫کنیـد غیـر از وجـه تدریـس و محاسـبات‪ ،‬عـاوه بـر زما ‌نبـر بـودن‪،‬‬             ‫و کلاس تنبک استاد آرش فرهنگ‌فر رفتم و تاکنون در حال آموزش و‬
‫اگــر نگوییــم غیرقابل‌برنامه‌ریــزی هســتند بایــد حتمــ ًا بگوییــم‬
‫بســیار ســخت زما ‌نبنــدی می‌شــوند‪ .‬تراکــم کار‪ ،‬ســاعات کاری و‬                                           ‫یادگیری از حضور ایشان هستم‪.‬‬
‫بسـیاری از مـوارد وابسـته بـه آن اصـ ًا قابل‌برنامه‌ریـزی بلندمـدت‬           ‫از سال نود دست‌نوشته اجازه تدریس و تکمیل دوره آموزشی‬
‫نیســت‪ .‬مثــ ًا شــما نم ‌یتوانیــد ب ‌هعنــوان یــک مــدرس موســیقی‬         ‫آن زمان را از استاد فرهنگ‌فر را دریافت کردم و در کنار آموزش در‬
‫تمــام بعدازظهرهــا برنامــه منظــم تدریــس داشــته باشــید اگــر‬            ‫آموزشگاه صبا‪ ،‬همکاری با آموزشگاه روح‌افزا را آغاز کردم‪ .‬در روزهای‬
‫به‌عنــوان سرپرســت یــک کارگاه عمرانــی مشــغول فعالیــت باشــید‪.‬‬           ‫پایانی سال نودوچهار موفق به دریافت مجوز تأسیس آموزشگاه موسیقی‬
‫یــک روز کار کارگاه بیشــتر طــول م ‌یکشــد‪ ،‬یــک روز بــار ســنگ‬            ‫آوا شدم و به‌صورت مستقل شروع به کارکردم و در کنار آن همکاری با‬
‫سـاعت نـوزده می‌رسـد‪ ،‬یـک روز شـما شـرکت جلسـه مهـم داریـد!‬                  ‫آموزشگاه روح‌افزا را هم ادامه دادم‪ .‬از سال نودوسه در مستر کلاس‌های‬
‫و همــکاران دیرتــر می‌رســند و جلســه هــم یــک ســاعت بیشــتر‬              ‫استاد پژمان حدادی شرکت کرده و به تمرین و آموزش شیوه نوازندگی‬
‫طــول می‌کشــد و شــما در موســیقی اصــ ًا نم ‌یتوانیــد بــا چنیــن‬
                                                                                                                       ‫ایشان نیز پرداختم‪.‬‬
                   ‫ب ‌ههم‌ریختگی‌هایــی راحــت پیــش برویــد‪.‬‬                ‫درزمینه آموزش توانستم شاگردان متعددی را به موسیقی سمنان‬
‫مـن در دور‌ههایـی کـه شـاغل بـودم سـعی م ‌یکـردم بـا افـراد‬
‫برنامـه پذیرتـر و منظ ‌متـری کارکنـم‪ .‬البتـه ایـن فقـط یـک مـورد از‬

                 ‫مـوارد پیش‌آمـده بـوده و البتـه از مـوارد مهـم‪.‬‬

‫	„در میــان اســاتید هنــر تنب ‌کنــوازی ســبک و‬

‫شــیوه کدا ‌میــک را بیشــتر م ‌یپســندید و دنبالــ ‌هرو‬

                                   ‫کدا ‌میــک هســتید؟‬

‫در تنبـک و در بیـان شـیو‌هها و مکاتـب نوازندگـی از روز نخسـت کـه‬
‫بـا صـدای سـاز زند‌هیـاد داریـوش زرگـری بزرگـوار در فیلـم دلشـدگان‬
‫شـوق نواختـن تنبـک در مـن پدیـد آمـد و جوششـی در مـن افتـاد‪ .‬شـیفته‬
‫مکتـب نوازندگـی اسـتاد ناصـر فرهن ‌گفـر بـودم و هنـوز هـم ب ‌هانـدازه‬
‫روز نخســت‪ ،‬شــیفته دانســتن و آموختــن هســتم و بــرای مــن لــذت و‬

                              ‫رازآلودگـی روزهـای نخسـت را دارد‪.‬‬

‫	„برتر ‌یهــا و تفاو ‌تهــای ایــن شــیوه بــا ســایر‬

                                     ‫شــیو ‌هها چیســت؟‬

‫در ایـن مـورد نم ‌یتـوان ب ‌هسـادگی وارد اختصـار شـد ولـی ازآ ‌نجهـت‬
‫کــه بــرای بســیاری م ‌یتوانــد ســؤال باشــد بایــد گفــت ازنظــر مــن‬
‫ایران ‌یتریــن و موســیقای ‌یترین بیــان تنب ‌کنــوازی‪ ،‬شــیوه نوازندگــی‬
‫اســتاد ناصــر فرهن ‌گفــر بــوده و هســت‪ .‬جمل ‌هپرداز ‌یهــا‪ ،‬نوان ‌سهــا‪،‬‬
‫تکنی ‌کگذار ‌یهـا‪ ،‬همـه و همـه بـر پایـه دانـش‪ ،‬آموخت ‌ههـا از نسـ ‌لهای‬
‫گذشـته‪ ،‬برنامـه و نبـوغ شـخصی فرهن ‌گفـر بنـا شـد و چنـان بـود کـه‬
‫اسـتاد شـجریان در نوشـت ‌های اشـار‌هکرده بودنـد کـه در گـروه وقتـی سـاز‬

     ‫فرهن ‌گفــر بــه گــوش برســد‪ ،‬فقــط آن صــدا را دنبــال م ‌یکنــد!‬
   57   58   59   60   61   62   63   64   65   66   67